سلام دوستان ، حالتون خوبه ؟ این چند روز این جا اینترنت قطع شده بود منم نمی تونستم بیام و وبلاگمو به روز کنم ..... روز یکشنبه این هفته یه اتفاق جالب تو مدرسه برامون افتاد گفتم برای شما هم تعریف کنم که مواظب باشید ..... اصلا خدا خواسته بود که اون روز سر بچه ها این بلا بیاد .... این معلم فیزیک ما هر چند که احترامش برای ما واجبه ولی خب یه ایرادایی دارن دیگه و من به هیچ کی نگم این حرفا خفم می کنه ! روز یکشنبه صبح ساعت اول فیزیک داشتیم و این معلم فیزیک ما طبق معمول اومدن کلاس و مثل همیشه هم خوابشون میومد و حوصله نداشتن و غرغر می کردن ! چون حوصله نداشتن درس بگن گفتن که بچه ها این جلسه بریم آزمایشگاه که این آزمایش ها رو سرمون نریزه البته بنده خدا حقم داشت ها ! ما هم که از خدامون بود و همگی با کمال میل موافقت کردیم و رفتیم آزمایشگاه و چند تا آزمایش از قبیل این مشاهده ی مویینگی رو انجام دادیم که یه بار با آب که زیاد خوشمون نیومد و اما یه بار هم جیوه ! من خودم خداییش از رنگ جیوه خیلی خوشم میاد ! این مسئول آزمایشگاه جیوه رو دادن دست ما و گفتن که اگه طلا دارین طلا ملا هاتون رو در بیارین که جیوه از بین می بردش .... اما گوش کی بدهکار بود اصلا گوش ندادن ! البته من چون قبلا می دونستم همون اول النگو هامو در آوردم .... ولی خب بچه ها نه ! بعد بچه ما که فرصت گیر آورده بودن یه کم جیوه ریختن رو میز و باهاش بازی می کردیم ... این خاصیت چسبندگی جیوه خیلی جالب بود ..... هر چه قدر با دستمون روش می زدیم بازم که قطره های ریز کروی تبدیل میشد و مثل آب نبود که سطحی رو که روش ریخته بودیم رو تر بکنه ما هم که در عالم خودمون بودیم هر هر و کر کر می خندیدیم و حال می کردیم و اصلا آزمایش رو هم انجام نمیدادیم .... بعد خلاصه آزمایشگاه تموم شد و اومدیم کلاس ..... ساعت دوم هم شیمی داشتیم ....معلممون داشت بچه ها رو برای درس صدا می کرد که یکی از بچه ها ( سارا ) یهویی دیدیم داره با تعجب میگه خانم یکی از النگو هام نیست ! بعد دیدیم که روی اون یکی النگوهاش هم لکه های سفید هستش و الگوش شده طلا سفید ! ( انصافا خیلی خوشگل شده بود ! ) بعد بقیه بچه هم به النگو هاشون نگاه کردن و دیدیم که مال سمیه و نسرین و آیلین هم همون بلا سرشون اومده البته مال اینا نصف شده بود ! بعدش النگو های سارا که خال خال شده بود یهو اون لکه ها هم تبدیل شدن به جای خالی و اون یکی از النگو هاش هم تیکه تیکه شدن ! سارا همون که رفته بود خونه و اون تکه ها که روشون لکه های سفید کم رنگی بود برده بود عوضش کنه که طلا فروشی گفته بودن که این النگو ها رو نمی خریم چون جیوه روش ریخته و خاصیت طلاش از بین رفته ! تاره جلسه بعد فیزیک فهمیدیم که معلممون هم متوجه نشده و حلقه ازدواجش به جیوه خورده و حلقه ازدواجش از بین رفته البته همش نه ...... خلاصه این که شش تا النگو و یه حلقه فدای شیطنت های ما شد و ما هم دیگه توبه کردیم رفتیم آزمایشگاه مثل بچه آدم آزمایشمونو بکنیم خداییش من این ترکیب های شیمیایی رو که این طوری زود عمل بکنه و چیز های مهمی مثل طلا رو از بین ببره رو ندیده بودم و خلاصه عبرت گرفتیم اونم چه عبرتی به بهای النگو ها !
راستی شما نمی دونین که این جیوه چه ترکیبی داره که طلا رو نابود می کنه ! البته می دونم که پیوند های طلا رو ضعیف می کنه و باعث نابودیش میشه ولی می خوام ترکیب شیمیایی جیوه روی طلا رو بدونم و به بچه های کلاس هم بگم که بدونن که یه ترکیب شیمیایی ساده چه طوری تونست این همه ثروتشونو به راحتی آب خوردن از بین ببره !
و یه چیز دیگه هم بگم این که من خیلی دوست دارم هر چیز علمی که در محیط اطرافم میبینم رو بنویسیم ولی خودم احساس می کنم که نمی تونم مطلبام رو خوب توصیف کنم در واقع قدرت بیان و استعدادش رو ندارم .... به همین خاطر گفتم از شما بپرسم و نظر شما رو بدونم و شما بگید که می تونم خوب توصیف کنم یا نه البته اگه کارم خوب نیست ایرادام رو هم بگین . متشکر میشم .
پی نوشت 1 : اینو گفتم که شما هم مواظب باشین و وقتی دارین با جیوه و یا با سایر مواد شیمیایی کار می کنین این توصیه های ایمنی رو رعایت کنین و الکی نگیرین .
پی نوشت 2 : تو رو جون هر کی که دوستش دارین الکی نگین خوب می نویسی و ..... خلاصه الکی تعریف و تمجید نکنین حقیقت رو بگین ... مثل تو فیلم ها بگم که طاقت شنید نشو دارم !
وبلاگ برادر عزیزم را فیلتر کردند بیچاره چه دردی را دارد تحمل می کند . تازه بازدیدش به روزی 2 هزار نفر رسیده بود . تازه شناخته شده بود .... نمی دانم چرا وبلاگ به این خوبی را مخابرات احمق فیلتر کرد آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چقدر برای وبلاگش وقت گذاشته بود و برای مطلب هایش چقدر زحمت کشیده بود ...... فکر کنم تنها وبلاگی بود که به طور کامل درباره شهر شیز توضیح داده بود ...... البته احتمال این هست که به خاطر مطلبی که درباره صادق خلخالی نوشته بود وبلاگش را فیلتر کردند ........... باز هم نمی دانم این ها چه مرضی دارند ! فکر کنم اگر همین طور ادامه بدهند باید هر یک از ما خها منتظر فیلتر شدن وبلاگمون باشیم !
چون خودم از بچگی عاشق ژنتیک و دی ان ای بودم و همیشه دوست داشتم برم تو بدن انسان و دی ان ای اینارو ببینم گفتم حالا که نمی تونم برم تو بدن انسان حداقل یه مطلب کامل درباره ژنتیک بزارم ....
علم زیست شناسی، هرچند به صورت توصیفی از قدیم‌ترین علومی بوده که بشر به آن توجه داشته است ؛ اما از حدود یک قرن پیش این علم وارد مرحله جدیدی شد که بعدا آن را ژنتیک نامیده‌اند و این امر انقلابی در علم زیست‌شناسی به وجود آورد. در سده هجدهم، عده‌ای از پژوهشگران بر آن شدند که نحوه انتقال صفات ارثی را از نسلی به نسل دیگر بررسی کنند؛ ولی به 2دلیل مهم که یکی عدم انتخاب صفات مناسب و دیگری نداشتن اطلاعات کافی در زمینه ریاضیات بود، به نتیجه‌ای نرسیدند.اولین کسی که توانست قوانین حاکم بر انتقال صفات ارثی را شناسایی کند، کشیشی اتریشی به نام گریگور مندل بود که در سال 1865 این قوانین را که حاصل آزمایشاتش روی گیاه نخود فرنگی بود، ارائه کرد. اما متاسفانه جامعه علمی آن دوران به دیدگاه ها و کشفیات او اهمیت چندانی نداد و نتایج کارهای مندل به دست فراموشی سپرده شد.در سال 1900 میلادی کشف مجدد قوانین ارائه شده از سوی مندل، توسط درویس، شرماک و کورنز باعث شد که نظریات او مورد توجه و قبول قرار گرفته و مندل به عنوان پدر علم ژنتیک شناخته شود در سال 1953 با کشف ساختمان جایگاه ژنها (دی‌ان‌آ) از سوی جیمز واتسن و فرانسیس کریک، رشته‌ای جدید در علم زیست‌شناسی به وجود آمد که زیست‌شناسی ملکولی نام گرفت. با حدود گذشت یک قرن از کشفیات مندل در خلال سالهای 1971 و 1973 در رشته زیست‌شناسی ملکولی و ژنتیک که اولی به بررسی ساختمان و مکانیسم عمل ژنها و دومی به بررسی بیماری های ژنتیک و پیدا کردن درمانی برای آنها می پرداخت، ادغام شدند و رشته‌ای به نام «مهندسی ژنتیک» را به وجود آوردند که طی اندک زمانی توانست رشته‌های مختلفی اعم از پزشکی، صنعت و کشاورزی را تحت الشعاع خود قرار دهد. بقیه مطلب رو اینجا بخونید ....
گروهی از دانشمندان کانادایی و انگلیسی برای نخستین بار در تحقیق و آزمایشی موفقیت آمیز توانستند با تزریق نوعی ویروس آنفلوآنزا به موشهای بیمار تومورهای مغزی را در آنها نابود کنند.
دکتر گرانت مک فادن ، ویروس شناس و محقق انستیتو تحقیقاتی روبارتز در لندن و رئیس مرکز تحقیقات ویروس شناسی ملکولی کانادا در یک تحقیق گروهی به همراه دکتر پیتر فورسیت ، استاد دانشکده انکولوژی و زیست شناسی ملکولی و بیوشیمی از دانشگاه کالگاری 13مدل موش حامل تومور مغزی انسانی از نوع بدخیم را برای انجام آزمایش ها آماده و در لابراتوارهای مجزای خود استفاده کردند. محققان نوع فعال یک ویروس آنفلوآنزایی موسوم به میکسوما را به هر 13مدل تزریق کردند و پس از انجام آزمایش های پی در پی روی آنها دریافتند تومورهای مغزی در 92درصد نمونه ها یا به عبارتی در 96/11 مورد پس از گذشت فقط 130روز به کلی نابود شد. دکتر فادن با بیش از 2دهه سابقه در مطالعه تاثیر انواع ویروس های آنفلوآنزا بر سلول های سرطانی اظهار می کند: ما در آزمایشی جداگانه روی تعدادی موش ، از تزریق ویروس های غیرفعال آنفلوآنزا استفاده کردیم که نتیجه ای حاصل نشد، اما تزریق نوع فعال این ویروس ها موجبات تضعیف قدرت دفاعی سلول های سرطانی را به واسطه بروز عفونت در آنها فراهم کرد و با خلع سلاح این سلول های خطرناک به نابودی آنها منجر شد. وی می افزاید: نکته جالبی که در خلال آزمایش ها با آن مواجه شدیم محدود شدن عفونت و التهاب حاصل از تزریق ویروس میکسوما به تومورها و گسترش نیافتن آن به دیگر نقاط بدن بود که این مساله به ما اجازه می دهد نسبت به انجام تحقیقات و آزمایش های تکمیلی روی نمونه های انسانی هر چه زودتر اقدام کنیم. فادن و فورسیت معتقدند انواع ویروس های آنفلوآنزا عوامل مناسبی برای مبارزه با انواع سرطان ها هستند.از این رو قصد دارند در تحقیقی جدید به بررسی تاثیر ویروس میکسوما بر سرطان پوست بپردازند. آنها قصد دارند این ویروس را به وسیله یک پروتئین فلوئورسنت نشانه گذاری و پیشرفت و حملات آن را به سلول های سرطانی لحظه به لحظه ردیابی کنند. گفتنی است نتایج این تحقیق در نشریه Cancer Researchبه چاپ رسیده است.
سلام ، حالتون خوبه ؟ این چند روز نیومده بودم وبلاگم یه جورایی دلم براش تنگ شده بود بهش بد عادت کردم ...... دیروز داشتم فکر می کردم تصمیم گرفتم که یه تغییر اساسی به وبلاگم بدم و قالبشو عوض کنم ...... چون آدم وقتی وارد یه وبلاگی میشه اول از همه قالبش مورد توجه قرار می گیره و به همین خاطر هم برای من هم مهمه ..... حالا یه در خواست از شما داشتم اونم این که اگه یه قالب خوب برای بلاگ اسکای سراغ دارید حتما بهم بگید شدیدا نیاز دارم ! ممنون می شم .
پی نوشت : فکر کنم کوتاه ترین پستی باشه که تا به حال نوشتم .